شاید تقدیر این است که من این چنین...

 شاید تقدیر این است که من همچون امواج متلاتم دریا به این سو و آن سو می روم...وشاید تقدیر این است که گل واژه های نغمه های من برای کسانی که نا  مأنوس ترین نغمه هایم پر معنی بود بی معنی جلوه دهد...من همچون سنگ بودم ، سنگی سخت و سرد که از بخت بد به دست دریا افتادم ، دریایی متلاتم وخروشان که با امواج متلاتمش سخت ترین سنگها را به خاک تبدیل می کند و درون خود غرق می کند......
و حال افسرده و در آرزوی ای کاش و ای کاشها.......              

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد