شاید تقدیر این است که من این چنین...

 شاید تقدیر این است که من همچون امواج متلاتم دریا به این سو و آن سو می روم...وشاید تقدیر این است که گل واژه های نغمه های من برای کسانی که نا  مأنوس ترین نغمه هایم پر معنی بود بی معنی جلوه دهد...من همچون سنگ بودم ، سنگی سخت و سرد که از بخت بد به دست دریا افتادم ، دریایی متلاتم وخروشان که با امواج متلاتمش سخت ترین سنگها را به خاک تبدیل می کند و درون خود غرق می کند......
و حال افسرده و در آرزوی ای کاش و ای کاشها.......              

یک روز دیگر...

با ارز سلام به دوستان.
خوب چون ۱ سال غیبت داشتم گفتم شاید بد نباشه یکی از عکسهای جدیدم رو بزارم.
برای دیدن عکس اینجا کلیک کنید



ما نمانیم و عکس ما ماند ***  کار دنیا همیشه بر عکس است.

سلامی دوباره...

نمیدونم از خوشحالی چیکار باید بکنم.آخه امروز بعد از ۱ سال تونستم دوباره وبلاگم پس بگیرم.